- روش ایفای نقش
روش ایفای نقش را میتوان برای تجسم عینی موضوعات و درسهایی که برای نمایش مناسب هستند، به کار گرفت. در این روش، فرد یا افرادی از شاگردان موضوعی را به صورت نمایش کوتاه اجرا میکنند.
از ویژگیهای ممتاز روش ایفای نقش این است که مشاهده کنندگان (شاگردان) با عملیات نمایشی و ایفاگران نقش ارتباط عاطفی برقرار میکنند و با هیجان مراحل نمایش را میبینند و خود را در صحنه احساس میکنند. چون تمرکز حواس و ارتباط عاطفی در این روش زیاد است، یادگیری بهتر و مؤثرتر انجام میگیرد. (شعبانی ، 1379 ، ص 268)
در این روش تدریس، دانشآموزان نقش افراد دیگری را بازی میکنند و نشان میدهند که در جریان تصمیمگیری در موقعیتهای مختلف باید به چه مواردی توجه کنند و چه رفتاری را بروز دهند.
«ایفای نقش ، دانشآموزان را برای فهم بهتر رفتارهای اجتماعی، نقش خود در تعاملات اجتماعی و راههای موثرتر حل مسائل هدایت میکند. این روش، دانشآموزان را در بررسی ارزشهای اجتماعی کمک میکند. همچنین روش ایفای نقش، دانشآموزان را در گردآوری، سازمان دهی اطلاعات دربارهی مسائل اجتماعی، تعاون، همکاری و کسب مهارتهای اجتماعی کمک میکند. (انصاری راد و دیگران ، 1380 ، ص 144)
روش ایفای نقش برای دانشآموزان بسیار جذاب و جالب و گاه به شکل یک تفریح آموزشی جمعی است. ایفای نقش میتواند ابزار مهمی برای ارزشیابی دانشآموزان از نظر درک مطالب کتاب درسی، مهارتهای گفتاری، استدلال منطقی و مهارتهای نمایشی باشد.
چگونگی به کارگیری روش ایفای نقش (فنون کلی اجرای نمایش)
صحنهی اجرای نمایش باید طوری ترتیب داده شود که همهی دانشآموزان بتوانند عملیات ایفاگران نقش را ببینند. همچنین آنان باید بلند صحبت کنند تا همه بتوانند گفتگوهای آنان را بشنوند.
همچنین بهتر است با جا به جا کردن میز و نیمکتها، فضای واقعی نمایش، یا یک صحنه (سن) فراهم آید. در صورت امکان بهتر است افراد لباسهای متناسب با نقش خود بپوشند و از لهجههای محلی استفاده کنند تا فضای اجرای نمایش به واقعیت نزدیکتر باشد.
محاسن و محدودیتها
الف- محاسن
1- روش ایفای نقش ، دانشآموزان را بر میانگیزد که با شور و شوق و هیجان جریان نمایش را مشاهده کنند.
2- دانش آموزان در احساس ایفاگران نقش سهیم میشوند و خود را در صحنهی نمایش احساس میکنند و این حالت عاطفی در یادگیری تأثیر فراوانی دارد.
3- با این روش میتوان زمینه را برای بحث گروهی فراهم ساخت.
4- دانش آموزان مهارتها و نگرشهای خود را رشد میدهند.
5- تقویت روحیه تعاون و همکاری در بین دانشآموزان
6- این روش برای رفع کمرویی در دانشآموزان خجالتی مفید است. به همین دلیل معلم باید افراد کمرو را به شرکت در نمایش و ایفای نقش تشویق کند.
ب- محدودیتها
1- روش ایفای نقش برای تحقق هدفهای پیچیده آموزشی مناسب نیست ، اما از این روشمیتوان برای رسیدن به هدفهای آسان و جزیی استفاده کرد.
2- این روش به دلیل اینکه به صورت ظاهر، جنبهی نمایشی و هنری دارد به عنوان یک روش آموزشی، جدی گرفته نمیشود.
3- روش ایفای نقش ، به اجرای درست، صرف وقت کافی و تهیه تدارکات نیاز دارد و انجام آن وقت گیر است.
پرسش و پاسخ روشی است که معلم به وسیلهی آن ، شاگرد را به تفکر دربارهی مفهومی جدید یا بیان مطلبی تشویق میکند. در این روش، شاگرد تلاش میکند با کوششهای ذهنی، از معلوم به مجهول حرکت کند.
در روش پرسش و پاسخ ، معلم در شروع تدریس، مستقیماً به بیان مطالب نمیپردازد بلکه با طرح سؤالهای برنامهریزی شده ، فعالیت ذهنی شاگردان را در مسیر مطالعه و مفاهیم جدید قرار داده ، آن را هدایت میکند تا خودشان به کشف مفاهیم جدید توفیق یابند. (شعبانی ، 1379 ، ص 264)
روش پرسش و پاسخ به نوعی به حل مسأله نیز معروف است، زیرا با ارائهی مسألهای شروع میشود که دانشآموزان باید از طریق مشاهدهی عملی یا تفکّر خلاق آن را حل کنند. (انصاری راد ، 1380 ، ص112)
پرسش و پاسخ را میتوانیم در تمام روشهای تدریس به کار ببریم. همچنین در این روش، تمام مهارتهای یادگیری یا ذهنی به نحوی به کار گرفته میشود.
موارد کاربرد
این روش برای ارائه مطلب یا درس جدید، مرور مطلبی که قبلاً آموخته شده و یا ارزشیابی از میزان درکی که شاگردان از مفهوم درس دارند و همچنین برای پرورش قدرت تفکر و استدلال دانشآموزان روش بسیار مؤثری است.
ویژگی سؤالات
سؤالات باید از ساده به مشکل طرح گردند. با توجه به زمینههای علمی شاگردان طرح گردند و به گونهای مطرح شوند که توجه آنان را بر انگیزد و ذهن را به حرکت درآورد.
اصول حاکم
روش پرسش و پاسخ بر سه اصل متکی است:
1- وجود سؤال یا مسئله
2- طرح سؤالهای متوالی برای تداوم فعالیتهای ذهنی توسط معلم و دانشآموزان.
3- هدایت تلاش ذهن برای کشف آگاهانه مسئله ، به طوری که نتیجهی آن به خلاقیت فکری و کسب دانش منجر شود.
نکات قابل ذکر
ü در کلاسهای پرجمعیت باید ترتیبی اتخاذ کنند که همهی شاگردان در جریان فعالیتهای آموزشی قرار گیرند.
ü معلم باید به شاگردان فرصت کافی برای تفکر ، تأمل و پاسخ دادن بدهد.
ü اگر دانشآموزی پاسخ پرسشی را نمیداند باید سؤال برای دانشآموزان دیگری مطرح گردد. یعنی سؤال در کلاس گردانده شود تا این که به جواب برسیم.
پرسشهای پیگیر و متوالی
پرسشهای پیگیر، توسط معلم به شکل منظم و پی در پی و بلافاصله پس از نخستین پاسخ شاگرد مطرح میشوند. هدف از پرسشهای پیگیر، راهنمایی شاگرد برای رسیدن به پاسخ مورد نظر است. در حقیقت، با اینگونه سؤالها معلم ذهن شاگرد را تحریک میکند. استفاده از این روش ، سبب میشود که شاگرد به تدریج به سطوح بالاتر یادگیری برسید. (صفوی ، 1373 ، ص 89)
محاسن و محدودیتهای روش پرسش و پاسخ
الف) محاسن و مزایا
1- برطرف شدن ابهامات دانش آموزان در زمینهی درک مفاهیم.
2- تقویت اعتماد به نفس در شاگردان.
3- ایجاد علاقه و تقویت تفکر خلاق در شاگردان.
4- تقویت استدلال و قدرت اظهار نظر شاگردان.
5- تشویق دانشآموزان به شرکت در بحث و فعالیت های آموزشی و در نتیجه یادگیری مؤثر.
6- تکمیل معلومات ناقص دانشآموزان و افزایش دامنهی اطلاعات آنها.
7- تقویت مهارتهای زبانی ، گفتاری و نظم منطقی تفکر در دانشآموزان.
8- فراهم آوردن فرصت برای دانشآموزان تا درک و دریافت خود را از موضوعات پیچیده اجتماعی به نمایش بگذارند.
9- به معلم اجازه میدهد تا سطوح درک و فهم دانشآموزان را ارزشیابی کند و در صورت لزوم آن را اصلاح کند.
ب) محدودیتها
1- این روش برای کلاسهای پر جمعیت مناسب نیست.
2- این روش مستلزم صرف وقت بسیار است.
3- در همهی دروس قابل اجرا نیست.
شیـــــوه بحثــــی
در شیوه بحثی, دانش آموزان فعالانه در یادگیری شرکت می کنند و مفهوم مورد نظر را از یکدیگر می آموزند. در این شیوه معلم را می توان به عنوان محرک, شروع کننده بحث و راهنما تصور کرد. معلم طوری سوال یا مسئله را مطرح می کند که دانش آموزان را به پاسخگویی یا حل مسئله تشویق کند. این شیوه در دو مورد زیر, کاربرد خاصی دارد:
?- موقعی که معلم می خواهد مفهوم جدیدی را به فراگیران بیاموزد ( مانند موقعیت بالا )و انتظار دارد که همه آنها مفهوم را به شکلی واحد در یابند در این صورت معلم سعی می کند که بحث را به جهتی بکشاند که شکل صحیح مفهوم از آن نتیجه گیری شود.
?- هدف معلم این است که ذهن دانش آموز را به تکاپو وجستجو وادارد. در این صورت معلم مسئله ای را عنوان می کند که تا دانش آموزان راه حل آن را پیشنهاد کنند. در این موقعیت معلم سعی می کند که موضوع بحث را به دلخواه خود کنترل نکند, تا راه حلی را که خود در نظر دارد به کلاس تحمیل نکرده باشد.
شیــــوه نمایشــــی
در این شیوه معلم معمولاً, برای فهماندن مطلبی خاص به فرا گیران, از وسایل و اشیاء گوناگون استفاده می کند. در صورتی که معلم نتواند برای فهماندن مطلب درسی آزمایش انجام دهد, شیوه نمایشی می تواند شیوه خوبی برای روشن تر کردن مفهوم برای فراگیران باشد.
الگــــوی کاوشگــــری به شیوه حقـــــوقی
این الگو برای کمک به دانش آموزان در بررسی مسایل اجتماعی از قبل عدالت , برابری, فقر, قدرت, تقویت رشد عمومی و اجتماعی آنها برای توجیه و حل اینگونه مسایل به شیوه مذاکره است. در این الگو معلم آغازگر, کنترل کننده جو برای ایجاد یک فضای مثبت کاری و عقلی, باز و پویا است و به فراگیران تفهیم می کند که یکدیگر را مستقیم ارزیابی ننمایند, و به عقاید و نظرات همدیگر احترام بگذارند. این الگو بیشتر برای دوره های دبیرستان و دانشگاه کاربرد دارد و در نهایت باعث تقویت روحیه همدلی, قضاوت منطقی در خصوص مسائل اجتماعی تحلیل مناسب مسائل روز و تقویت کار دسته جمعی در دانش آموزان می شود. مثال: فرض کنید بعضی از دانش آموزان با سهمیه ای شدن کنکور سراسری مخالف هستند , معلم از طریق شرکت سهامی فکر با دانش آموزان به بررسی این مهم می پردازد و در نهایت به کمک خود دانش آموزان آنها را قانع می نماید.
الگــــوی آمــــوختن کنتـــــرل خود
هدف این الگو ایجاد تغییر رفتار مناسب در دانش آموزان است. مثال: دانش آموزی که در امتحان دچار اضطراب می شود یا از درس ریاضی می ترسد, به او می آموزد که چگونه رفتار خود را تغییر داده و موجب کاهش این اضطراب و ترس در خود شود. در این الگو معلم حامی دانش آموزان است و یک فضای مثبت ایجاد می کند تا آنها به اصلاح رفتار خود بپردازند. این الگو در سنین مختلف و همه دوره های تحصیلی کاربرد دارد, و در نهایت دانش آموزان را قادر به توصیف, توضیح, پیش بینی, کنترل و تغییر رفتار خود می نماید. بطور کلی معلم از طریق این الگو می تواند تغییرات مطلوب را در رفتار دانش آموزان ایجاد نماید.
الگــــــــوی ایفای نقش
هدف این الگو ,رشد همدلی با دیگران و بررسی مسایل وواقعیت ها و ارزشهای اجتماعی در عمل است. این الگو می تواند باب افتتاح گفتگو در باره ی ارزشها و چگونگی اثر آنها در زندگی روزانه باشد . در این الگو معلم مسئول شروع و هدایت دانش آموزان است. به نحوی که آنها را قادر به تحلیل رفتار, ارزشهای فردی, همدلی, حل مسائل میان فردی ,نقش ارزشها در مسائل اجتماعی و آسودگی در ابراز عقاید نماید. این الگو در همه برنامه های آموزشی و پرورشی و سنین مختلف کار برد دارد. بطور کلی این الگو باعث افزایش فهم دانش آموزان در بهبود و گسترش ارزشهای اجتماعی می شود. برای مثال: معلم می تواند از طریق این الگو مسائل خوب و بد اجتماعی و یا رفتارهای خوب و بد را توسط دانش آموزان به نمایش بگذارد و سپس در مورد آن به کمک فراگیران به بحث و ارزشیابی بپردازد. بدین ترتیب معلم از طریق عمل ( نمایش ) به بررسی مسائل اجتماعی, رفتاری و ارزشیابی آن توسط دانش آموزان می پردازد.
در نظام آموزشی کشور ما جایگاه شیوه مطالعه و یادگیری ، راهبردهای یادگیری ، برنامه ریزی درسی و ... کم رنگ و اثرات احتمالی آن ناشناخته است . امروزه یادگیری و شیوه مطالعه ، به عنوان یک فن تلقی می شود و با وجود همه . پیشرفتهای تکنولوژیکی هنوز یادگیری از راه مطالعه و خواندن کتاب ، عمومی ترین وسیله است و بخش بسیار مهمی از یادگیری های ما از طریق خواندن کتابها حاصل می شود .
موضوع شیوه مطالعه و استفاده صحیح از آنچه که مطالعه کرده ایم ، از این جهت دارای اهمیت است که بدانیم از یک طرف بیش از 30% بودجه ملی جاری کشور صرف هزینه های مربوط به تعلیم و تربیت می شود و از طرف دیگر بخش قابل توجهی از فراگیران ، به دلیل عدم آگاهی از شیوه درست مطالعه ، دچار افت تحصیلی می شوند که هم موجب هدر رفتن سرمایه ملی کشور می شود و هم سرخوردگی های روانی را به دنبال دارد .
کتاب وسیله تکامل نوع بشر و ابزار انتقال علم و دانش است . کتاب جولانگاه دیدگاهها و نظرگاههای متفاوت است . ذخیره فرهنگی و تجلی فرهنگ یک کشور را می توان در کتابها جستجو نمود . با این وجود در جامعه ما هنوز فرهنگ مطالعه به عنوان یک موضوع جدی تلقی نمی شود و مطالعه به عنوان یک موضوع جدی تلقی نمی شود و مطالعه یک نیاز واقعی برای مردم به حساب نمی آید حتی دانشجویان و تحصیل کرده ها که مطالعه جز ء لاینفک حرفه و زندگی آنان را بر طرف نماید . علتهای گوناگون بر این امر دخالت دارد که یکی از آنها عدم آگاهی از روشهای درست مطالعه است . با وجود اینکه برای اغلب ما مطالعه یک وظیفه اصلی تلقی می شود ولی روش مطالعه فعالانه ای نداریم ، کند می خوانیم و به اندازه کافی مطالبی را که می خوانیم درک نمی کنیم و یا بخوبی به یاد نمی آوریم و از همه بدتر اینکه نمی دانیم بد می خوانیم . این عوامل سبب گریز ما از مطالعه می شود .
خواندن همیشه با فعالیت ذهنی است . هر چه خواندن با فعالیت ذهنی بیشتری همراه باشد نتایج بهتری به همراه دارد . سوال کردن ، علامت گذاری نمودن ، حاشیه نویسی ، خلاصه برداری از مطالب ، از حفظ گفتن ، سازمان دادن مطالب و ... از جمله روشهایی هستند که فرد را در فرآیند یادگیری فعال ساخته و او را وادار می کنند تا به طور فعالانه به مطالعه بپردازد .
راهبردهای یادگیری
منظور از راهبردهای یادگیری ( Learning Strategies ) ، طرحهای کلی ، روشها و فنون ذهنی برای حل مساله و اکتشافهایی برای پردازش اطلاعات هستند . به عبارت دیگر فعالیتهایی هستند که باعث تسهیل در عملکرد فرد می شوند .
توجه و علاقه به راهبردهای یادگیری نتیجه طبیعی تغییر یا دگرگونی در جهت گیری از نظریه های رفتاری نگریی ( behaviorism) به نظریه های شناختی است . نظریه های شناختی ( Cognitive ) در یادگیری ، درصدد تبیین فعالیتهای پیچیده شناختی مانند درک مطلب ( Understanding ) ، یادآوری ( Recall ) و راهبردهای یادگیری هستند . در این دیدگاهها ، تاکید بر این است که چگونه اطلاعات در حافظه نگهداری می شوند .
یکی از دیدگاههایی که زیر بنای راهبردهای شناختی به آن بر می گردد ، نظریه پردازش اطلاعات ( Information Processing ) است . در این نظریه به تبیین فرآیندهای ذهنی از لحظه دریافت محرکهای درون داد ( Input ) تا لحظه پاسخ برون داد ( Output ) پرداخته می شود .
تحقیقاتی که در سالهای اخیر انجام شده اند ، بیانگر اهمیت راهبردهای یادگیری در تسهیل فرآیند یادگیری ، یادسپاری و یادآوری است و نقش تحول شناختی در استفاده از راهبردهای یادگیری را نشان می دهد . نتایج این تحقیقات بیانگر آن است که راهبردهای شناختی ، نیرومندترین اثر را در یادگیری فرراگیران دارند و رابطه مثبت و معناداری بین شیوه یادگیری و میانگین نمرات در دانشگاه وجود دارد ، درک مطلب در فراگیرانی که شیوه های خلاصه برداری و سوال کردن را به کار برده بودند ، به طور معناداری بیشتری از فراگیرانی بود که از شیوه استفاده نکرده بودند ، افزون بر آن فراگیرانی که از راهبردهای حفظ و سازماندهی و انتقال مطالب استفاده کرده بودند ، نسبت به گروه گواه عملکرد بهتری داشتند . همچنین فراگیرانی که در حین خواندن زیر عبارتهای مهم را خط می کشیدند و یادداشت برداری می کردند ، قادر به یادآوری اطلاعات بیشتری بودند . به علاوه در دانشجویانی که روش استفاده از کلید واژه ها را آموخته بودند و در طول یادگیری از آن استفاده می کردند ، یادگیری و یادآوری اطلاعات به طور معنا داری بهتر بود . برخی از محققین ، معتقدند فراخوانی اطلاعاتی که دارای ارتباط معنایی هستند ، آسانتر است و ایجاد ارتباط بین اطلاعات به همان خوبی سازماندهی اطلاعات ، بازیابی را تسهیل می کند . فراگیرانی که در جلسات آموزش خودآموزی درک مطلب شرکت کرده بودند ، نسبت به گروه گواه که آموزش ندیده بودند ولی از شیوه خودآموزی استفاده نکرده بودند ، عملکرد بهتری داشتند بعلاوه در فراگیرانی که علاقه مندی بیشتری به استفاده از فعالیتهای خود نظم دهی مانند استفاده از راهبردهای شناختی ، نشان می دهند ، باعث تسهیل مطالب یادگیری می شود .
براساس نتایج مطالعات فوق ، یکی از نکات اساسی در آموزش این است که به فراگیران یاد دهیم چطور یاد بگیرند ، چطور به خاطر بسپارند و چگونه مساله حل کنند ؛ به علاوه فراگیران باید موثرترین روشها و رابردهای یادگیری را بدانند و در هنگام مطالعه از آنها استفاده کنند . ما به طور معمول از فراگیران ما انتظار داریم که خوب درس بخوانند ، مساله حل کنند ، یا تعداد زیادی اطلاعات را به خاطر بسپارند ، در حالیکه روشهای صحیح مطالعه ، به آموزش شیوه مطالعه ، توجه کمتری می شود و اعتقاد بر این است که فراگیران به خودی خود ، شیوه های درست مطالعه و یادگیری را کشف می کنند و مهارتهای لازم در موفقیت تحصیلی را بدست می آورند . در حالی که لازم است فراگیران فنون ، شیوه ها و راهبردهای صحیح مطالعه و یادگیری را بیاموزند .
انواع راهبردهای یادگیری
مرور ذهنی ( Rehrarsal ) ( تکرار ) بسط دهی ( Elaboration ) ، سازماندهی ( Organizational ) و نظارت بر درک مطلب ( Comprehension Monitoring ) از جمله راهبردهای یادگیری هستند .
راهبرد تکرار ( مرور ذهنی ) : منظور از راهبرد مرور ذهنی ( تکرار ) یعنی حفظ تک تک موضوعها و مطالب ارائه شده در طول یادگیری . استمرار در خواندن مطالب ، کپی کردن آنها ، خط کشیدن زیر عبارات مهم و ... از فنون راهبرد مرور ذهنی و تکرار است .
راهبرد بسط دهی : بسط دهی روش ایجاد و شکل دهی تصاویر ذهنی با تولید جملات اضافی به منظور ارتباط دادن یک یا چند موضوع در یک مطلب آموختنی است . عبارت سازی ، خلاصه کردن ، یادداشت برداری و سوال کردن نمونه هایی از این راهبرد به شمار می روند .
راهبرد سازماندهی
این راهبرد به گروه بندی و دسته بندی موضوعات مشترک و ویژگی های آنها می پردازد و بین موضوعات مهم ارتباط برقرار می کند و با ایجاد جملات معنادار بازیابی را تسهیل می کند . این راهبرد شامل تعیین نکات اصلی یا ایجاد سلسه مراتبی از یک عبارت است .
راهبرد نظارت بر درک مطلب
این راهبرد به درجه شناخت فرد درباره فرآیندهای شناختی و توانایی در کنترل این فرآیندها با استفاده از سازماندهی ، نظارت و تفسیر آنها اشاره دارد . به عبارت دیگر راهبرد نظارت بر درک مطلب شامل جلوگیری از عدم موفقیت در فهمیدن مطلب توسط خود فراگیر است . فراگیر برای اینکه بداند آیا مطالب مطرح شده در کلاس را درک کرده یا نه ، باید از خود سوالهایی بپرسد .
22 نکته برای مطالعه بهتر
1- برنامه مطالعه خود را با دیدی واقع بینانه طرح ریزی کنید . کار زیادی را برای زمان محدودی در نظر نگیرید .
2- در برنامه خود ، زمانی را برای کارهای غیر قابل پیش بینی در نظر بگیرید . گاهی کارهای غیرمنتظره پیش می آید که ممکن است برنامه را به هم بزند .
3- اوقات مطالعه خود را تقسیم کنید . مثلاً شبی یک ساعت در 5 شب بهتر از 5 ساعت مطالعه متوالی است .
4- از بهترین ساعتهای خود استفاده کنید . کارهای مشکل را برای ساعتهایی که می توانید بهتر کار کنید در نظر بگیرید .
5- در پایان هر ساعت مطالعه ، به طور مرتب استراحت کوتاهی بکنید و هرگز برای چندین ساعت به طور مداوم و بدون رفع خستگی مطالعه نکنید .
6- دو مطلب تقریباً مشابه و در عین حال دارای وجوه افتراق را پشت سر هم نخوانید . بهتر است بین آنها درسی که کاملاً متفاوت است قرار گیرد . مثلاً بین مطالعه ریاضیات و جبر ، درس معارف را مطالعه کنید و بین هندسه و مثلثات ، درس زیست شناسی را ، این نوع برنامه ریزی باعث سرعت عمل و تسهیل در یادآوری می شود
7- به خاطر داشته باشید مطالعه یک فرآیند فعال و پویا است نه یک فرآیند منفعل و ایستا . مطالعه فعال شامل یادداشت برداری ، علامت گذاری ، حاشیه نویسی ، خلاصه بردار ، به بیان خود سازماندهی ، ارتباط بین آموخته ها و ... است .
8- قبل از مطالعه ؛ از خوردن غذای پر حجم و پرچربی اجتناب کنید .
9- سعی کنید اتاق مطالعه شما ، ثابت ، ساکت ، و دور از عوامل مزاحم و حواس پرتی باشد .
10- در زمان مطالعه سعی کنید حواس خود را روی موضوع مورد مطالعه متمرکز کنید . دقت و تمرکز حواس از شرایط ضروری یادگیری و مطالعه است . بی حوصلگی ، خستگی ، دلزدگی ، فقدان ، علاقه و انگیزه و خیالپردازی از جمله عوامل عدم تمرکز حواس هستند .
11- عوامل درونی یا بیرونی حواس پرتی را کاهش دهید .
علل درونی : ( افکار و اندیشه های مربوط به مشکلات شخصی تحصیلی ، اقتصادی و شغلی و اضطراب مربوط به آنها و خیالپردازی در رابطه با امیال و ایده ها ) .
عوامل بیرونی : ( سرو صدا ، نور کم یا زیاد ، گرما ، سرما )
12 – مطالعه بدون تفکر و اندیشه مثل بلعیدن غذا بدون جویدن است ، لذا زود تمام کردن مطالب کتاب شرطی نیست ، فهمیدن و درک کردن شرط است .
13- مطالعه بصری را تمرین کنید . سرعت مطالعه از طریق چشم خوانی ،بسیار افزایش می یابد و فرد در صدد درک معنای کلی متن است نه معنی هر کلمه یا جمله . به علاوه خواندن با زبان و تلفظ مستلزم آن است که زبان ، یک کلمه را با چند حرکت بخواند در حالی که چشم این کار را فقط با یک نگاه انجام می دهد . افزون بر آن ، چشم در اثر تمرین قادر است چند کلمه و یا یک عبارت را یک مرتبه بخواند اما زبان ناچار است تک تک کلمات را ادا کند .
14- زمانی که می خواهید کتابی را بخوانید باید خود را برای تمام کردن آن رنج و مشقتی که متحمل می شوید ، آماده کنید .
15- از برخوانی کنید ؛ برای آنکه آنچه را که می خوانید فراموش نکنید ، سعی کنید مطالبی را که خواندید برای خود تکرار نمایید .
16- هنگام مطالعه موضوعی جدید ، تا مطمئن نشدید که آن را فهمیده اید ، به تلاش خود ادامه دهید .
17- سعی کنید بین مطالب جدیدی که می خوانید ، با مطالب قبلی ارتباط برقرار کنید .
18- بعد از مطالعه خود را آزمایش کنید . به سوالاتی که در پایان موضوع آمده و یا خود مطرح کرده اید ، پاسخ دهید .
19- زمانی که حوصله مطالعه ندارید ، با ابتکار ، شرایط مطالعه را فرام آورید .
20- از روش پس خبا یا PQRST استفاده کنید . این روش شامل پیش خوانی ( Preview ) سوال کردن ( Question ) ، خواندنی (Read ) ، به خود پس دادن ( Self - recitation ) و آزمون
( Test ) است .
21- برمعنا و مفهوم تکیه کنید و از حفظ کردن طوطی وار و بدون اندیشه اجتناب نمایید .
22- از قرائت دعای مطالعه غافل نشوید :
اللهم اخرجنی من ظلمات الوهم واکرمنی بنور الفهم ، اللفهم ، اللهم افتح علینا ابواب رحمتک وانشر علینا خزائن علومک برحمتک یاارحم الراحمین .
منبع : http://www.bmsu.ac.ir/web/No512001/INDEX.HTM نشریه دانشکده علوم پزشکی
تعیین نیازهای آموزشی اولین گام برنامهریزی آموزش کارکنان و در واقع نخستین عامل ایجاد و تضمین اثربخشی کارکرد آموزش و بهسازی است که اگر بدرستی انجام شود مبنای عینیتری برای برنامهریزی به عنوان نقشه اثربخشی و طبعاً سایر فعالیتها فراهم خواهد شد و احتمال تطابق آن با نیازهای سازمان، حوزه شغلی کارکنان و در نهایت، اثربخشی آنان افزایش خواهد یافت. «آموزش، گران است»، فقط باید موقعی ارائه شود که اولاً: پاسخی به یک نیاز شناخته شده باشد و ثانیاً: بهترین راه حل برای مشکلاتی باشد که از آن طریق قابل حل هستند.فعالیتهای آموزشی که بدون توجه به این شرایط طراحی و اجرا میشوند در واقع نوعی اتلاف منابع ارزشمند میباشد.
نیازسنجی با شناسایی نیازهای مهم، مبنایی برای اهداف و طبعاً بستر مناسبی برای سازماندهی سایر عناصر مهم حول محور نیازهای اولویت یافته فراهم میسازد.بنابراین کلیه تصمیمات در خصوص تدارک اهداف خاص، محتوای آموزشی مناسب و استفاده مؤثر از سایر منابع و امکانات محدود ( انسانی، مالی و مادی ) تابعی از مطالعات نیازسنجی است.
در واقع کیفیت این دادهها، اثربخشی دورههای آموزشی و نهایتاً کارکرد آموزش را تعیین خواهد کرد. در این میان نحوه تعریف و تعیین نیازهای آموزشی اثر مهمی در کیفیت و موفقیت کار دارد. چگونگی تعریفی که از مشکل ارائه میدهیم، نحوه حل آن را تعیین میکند. نیازها را باید جهت انتخاب اقدامات صحیح، قبل از انجام هر اقدامی مشخص کرد.با تشخیص نیازها قبل از انتخاب هر نوع راهحلی میتوان بر میزان کارایی و اثربخشی آن انتخاب افزود.با انجام کارهای درست، اعتماد به اثربخشی و اخلاقی بودن آنچه انجام میدهیم، بیشتر خواهد شد.
نیازهای آموزشی به نیازهایی اطلاق میشود که از طریق آموزش قابل رفع است. اینگونه نیازها تنها در حوزههای دانش، مهارت و نگرش مطرح میشوند. رفع نیازهای آموزشی در این حوزهها به ترتیبی که ذکر شده است بطور صعودی مشکلتر و پیچیدهتر میشوند.خصوصاً در زمینه نگرشها با توجه به ماهیت و مقتضیات نگرش، شکلگیری، تغییر و توسعه آن و دخالت عوامل غیرآموزشی دیگر، پیچیدگی و مشکل بیشتری احساس میشود. نیازهای آموزشی کارکنان به عنوان فاصله یا شکاف بین وضع مطلوب و وضع موجود در زمینه عملکرد و سایر الزامات شغلی کارکنان میباشد. همچنین شناسایی نیازهای آموزشی معادل شناخت فقدان، کاستی یا زمینههای گسترش دانش، مهارت و نگرشهای مرتبط با عملکرد رضایتبخش شغلی است.
نیازهای آموزشی را از یک دید میتوان به دو گروه آشکار و پنهان تقسیم نمود.نیازهای آموزشی آشکار آن دسته از نیازهای آموزشی است که خود «مورد»یا«موقعیت»نشاندهنده نیاز آموزشی بوده و تشخیص آن مستلزم بررسی دقیق نیست.مانند استخدام یک کارمند جدید و بدون سابقه کار که در زمینههای مربوط به شغل جدید مسلماً نیاز به آموزش دارد و یا انتقال یک کارمند از قسمتی به قسمت جدید و یا احتیاجات آموزشی که در موقع تغییر در روشهای سازمانی و نحوه انجام دادن کار بروز میکند.دوم نیازهای آموزشی پنهان در واقع آن نوع نیازهای آموزشی است که با وجود احساس شدنشان، تعیین و تشخیص اینکه چه کسانی نیاز به آموزش دارند و آن اشخاص به چه آموزشهایی نیاز دارند، کاری است بسیار پیچیده و مستلزم تحقیق و بررسی دقیق است.
از طرفی نیاز احساس شده نشانگر درخواست آگاهانه فرد، یا علاقه او به دانش یک موضوع خاص است.اصطلاح نیاز احساس شده معمولاً به درخواست افراد اطلاق میشود که بر دو نوع است:
1ـ درخواست جهت تجدید اطلاعات.در خواست افراد برای یادگیری بیشتر دربارة موضوعاتی که برای آنان مهم بوده و یا به مرور زمان به فراموشی سپرده شده است.
2ـ درخواست جهت ایجاد قابلیت.درخواست افرادی است که توانایی لازم جهت انجام آن کار را ندارند.
با توجه به توسعه مراکز آموزشی، هنوز هم تنوع برنامههای آموزشی محدود میباشند.در بسیاری از موارد، افراد بدون در نظر گرفتن نیازهای آموزشی به دورههای در دسترس اعزام میشوند.با توجه به مطالب بیان شده، جهت اجرای یک فعالیت آموزشی نیاز به بررسی و نیازسنجی آموزشی امری ضروری است، تعیین دقیق نیازسنجی آموزشی در سازمانها کاری دشوار است و نمیتوان به دلخواه کارگاه، دوره، سمینار و...برگزار نمود.انتخاب بهترین نوع آموزش بمنظور ایجاد و یا ارتقاء سطح مهارت، نگرش و دانش، نیازمند بررسیهای عمیق و گاه پژوهشهای طولانی است.به نظر میرسد میتوان با پاسخ دادن به پرسشهای زیر نیاز آموزشی را سنجید:
1ـ هدفهای سازمان چیست؟
2ـ چه وظایفی باید انجام شوند تا این هدفها به دست آیند؟
3ـ هر یک از کارکنان باید چه رفتارهایی داشته باشند تا بتوانند وظایفی را که برایشان معین شده است، انجام دهند؟
4ـ کارکنان برای اجرای رفتارهای لازم از نظر مهارت، دانش و نگرشها چه کمبودهایی دارند؟
نتیجه اینکه تعیین نیازهای آموزشی، نقطه آغاز هر نوع فعالیت آموزشی میباشد. با توجه به نقش و تاثیری که در اثربخشی و نیز فراهم آوردن مبنایی برای ارزیابی و تصمیمگیری در زمینههای مختلف آموزشی وجود دارد میتوان گفت هیچ وظیفهای مهمتر از تعیین نیازهای آموزشی در فرآیند آموزش و بهسازی وجود ندارد.
امید است که قبل از اجرای برنامه به این مهم که همانا نیازسنجی است توجه ویژه گردد تا سرمایهها بیهوده تلف نگردند.
منبع:
شریعتمداری،مهدی.نظریه ها و الگوهای بازآموزش منابع انسانی در سازمان. انتشارات یکان سال 1383 چاپ دوم
موضوع:طرح
عنوان: بررسی نیازهای آموزشی معلمان مدارس ابتدایی
محقق:محمد رضا بدرام
بیان مسئله:
آموزش و پرورش دوره ابتدایی بعنوان اولین دوره آموزش عمومی وظیفه دارد، دانش آموزان را برای ورود به زندگی اجتماعی آماده نماید. با توجه به ویژگیهای دانش آموزان در این دوره نقش معلمان ابتدایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لازم است معلمان این دوره اطلاعات وسیعی در زمینه روانشناسی تربیتی، روانشناسی رشد، کلیات روشها و فنون تدریس، رسانه ها و مواد آموزشی، مشاوره و راهنمایی، سنجش و اندازه گیری و مفاهیم علمی مربوط به هریک از مواد درسی دوره ابتدایی داشته باشند.
بررسی نتایج تحقیقات انجام شده در خصوص میزان دانشها، توانایی و نگرش های آموزشی-شغلی معلمان دوره ابتدایی بیانگر این واقعیت است که تسلط همه جانبه معلمان این دوره در زمینه های تربیتی و تخصصی حرفه خویش به میزان مطلوب فراهم نمی باشد.
اهداف پژوهش:
الف-اهداف اصلی: شناسایی اولویت های مربوط به نیازهای آموزشی معلمان به منظور فراهم سازی بخشی از اطلاعات مورد نیاز جهت توسعه و تقویت آموزش و پرورش دوره ابتدایی.
ب-اهداف فرعی: فراهم سازی بخشی از اطلاعات مناسب پیرامون نیازهای آموزشی
معلمان ابتدایی در راستای:
1- تعیین اولویتهای مربوط به نیازهای آموزشی-تربیتی معلمان
2- تعیین اولویتهای مربوط به نیازهای آموزشی-تخصصی معلمان
3- تهیه و تدوین مواد آموزشی مورد نیاز دوره های آموزشی حین خدمت معلمان
4- افزایش کارآیی دوره های دانش افزایی کوتاه مدت معلمان از طریق ارائه موضوعات تربیتی و تخصصی متناسب با سطح نیاز معلمان
سؤالات تحقیق:
الف-سؤال اصلی: نیازهای آموزشی معلمان مدارس ابتدایی استان به ترتیب اولویت کدامند؟
ب-سؤالات فرعی:
1- نیازهای آموزشی معلمان مدارس ابتدایی به تفکیک مدارک مختلف تحصیلی(دیپلم، فوق دیپلم و لیسانس) به ترتیب اولویت کدامند؟
2- نیازهای آموزشی معلمان مدارس ابتدایی به تفکیک جنسیت (مرد و زن) به ترتیب اولویت کدامند؟
3- نیازهای آموزشی معلمان مدارس ابتدایی به تفکیک سنوات مختلف آموزشی به ترتیب اولویت کدامند؟
4- نیازهای آموزشی معلمان مدارس ابتدایی به تفکیک محل خدمت (شهر-روستا) به ترتیب اولویت کدامند؟
5- نیازهای آموزشی معلمان مدارس ابتدایی در ابعاد تربیتی و تخصصی به ترتیب اولویت کدامند؟
6- نیازهای آموزشی معلمان مدارس ابتدایی به تفکیک پایه تحصیلی به ترتیب اولویت کدامند؟
7- نیازهای آموزشی معلمان مدارس ابتدایی در مناطق پنجگانه استان (مرکز، شمال، شرق، غرب، جنوب) به ترتیب اولویت کدامند؟
پیشینه تحقیق:
1- نتایج تحقیقی که توسط امان ا... صفوی در سال (1376) انجام شده نشان می دهد:
1- نیازهای آموزشی معلمان در قالب نوعی برنامه توسعه دانش و اطلاعات به ترتیب اولویت در مواد درسی دینی، علوم تجربی، کلیات روشها و فنون تدریس، ارزشیابی، فارسی، علوم تجربی و ریاضی قرار می گیرد.
2- نتایج در مجموع حاکی از پایین بودن سطح دانش آموزگاران، تفاوت معلومات آنها در موضوعات درسی و متفاوت بودن سطح دانش معلمان در استانهای مختلف است.
3- به طور کلی نگرش کارکنان در جهت مثبت است ولی کاملا" مطلوب نیست.
4- نگرش معلمان در مقایسه با دبیران و دفترداران در سطح پایین تری قرار دارد.
2- نتایج تحقیقی که توسط عبدا... پوربهی و همکاران در سال (1373) انجام شده نشان می دهد:
1- معلمان دوره ابتدایی به دانش بیشتر و تازه نیاز دارند.
2- بین میزان آشنایی معلمان با مفاهیم تربیتی و تخصصی و نوع مدرک تحصیلی رابطه معنادارای وجود دارد. هرچه مدرک تحصیلی بالاتر باشد، اطلاعات معلمان درباره مفاهیم علمی هر درس و روش تدریس مربوط نیز افزایش می یابد.
3- نتایج تحقیقی که در سال (1374) بعنوان پایان نامه کارشناسی ارشد توسط قهرمان عباس زاده انجام شده نشان می دهد:
1- عده زیادی از معلمان در مورد بکارگیری وسایل آموزشی، روشها و فنون تدریس و ... اطلاعات و مهارت چندانی ندارند.
2- اکثریت آنها اجرای روشهای نوین آموزشی را غیر ممکن دانسته و یا غیر مفید تلقی می کنند.
4- نتایج تحقیقی که توسط آریان دوست در سال 1375 انجام شده نشان می دهد:
داده های این تحقیق به صورت آزمون کتبی متشکل از سؤالات دروس تربیت معلم با رشته تدریس معلمان بوده است و نتایج زیر بدست آمده است.
1- بین نوع مدرک تحصیلی معلمان ، میزان معلومات ایشان از مفاهیم درسی رابطه معناداری وجود دارد به طوری که معلمان دارای مدرک تحصیلی بالاتر دارای نمرات بالاتری بوده اند.
2- میانگین نمرات معلمان در تمام دروس این آزمون کمتر از 10 بوده است.
3- میانگین نمرات معلمانی که دوره دانش افزایی حین خدمت شرکت کرده اند به تناسب شرکت در این کلاسها افزایش یافته است.
4- بین میزان آگاهی معلمان از مفاهیم درسی و سنوات خدمت آموزشی ایشان رابطه معناداری وجود ندارد.
5- بین میزان نمرات کسب شده معلمان در دروس مختلف تفاوت معناداری وجود دارد.
5- نتایج پژوهش دیگر که در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد توسط حیدر تورانی انجام شده نشان می دهد:
1- نتایج بدست آمده تأکید کننده طبقه بندی نیازهای مازاد در بین مدیران معلمان زن بوده است در حالی که ترتیب اهمیت و ترجیح نیازها بین معلمان مرد بیشتر از معلمان زن می باشد.
2- کمبود یا فقدان نیازهای مادی معلمان مرد بیشتر از معلمان زن می باشد.
3- امنیت شغلی در میان معلمان و مدیران مرد از قدرت بیشاری نسبت به مورد مشابه در معلمان و مدیران زن برخوردار است.
4- نیاز خود یابی یا خود شکوفایی در مدیران و معلمان مرد بیشتر از زنان می باشد.
6- تحقیق دیگر توسط آقای شریعت دلجو در سال 1374 انجام شده است.
در این تحقیق، ابزار جمع آوری اطلاعات دو فقره پرسشنامه رضایت شغلی (بریفلیدوروث) ارضا نیاز کارکنان بوده است و نتایج نشان می دهد که :
1- کمبود مسائل مادی و اقتصادی و ایمنی در معلمان نسبت به سایر گروهها بیشتر است.
2- نیاز اجتماعی یا تعلق و وابستگی از نیازهای غالب و ارضا نشده جمعیت مورد پژوهش است.
3- زنان نسبت به مردان از شغلشان راضی ترند.
4- کمبود مسائل مادی و ایمنی در زنان (معلم) ناراضی بیش از گروه زنان راضی می باشد لیکن در مردان راضی و ناراضی تفاوت معنادارای در اهمیت نیازها مشهود نمی باشد.
7- در تحقیق دیگری که توسط امام جمعه زاده در سال 1373 انجام شده است نتایج نشان می دهد که:
1- رؤسا، وظایف یک رئیس را عمدتا" برنامه ریزی، اعمال نظارت، ایجاد هماهنگی، انجام ارزشیابی سازماندهی و ایجاد محیطی پویا و مناسب می دانند.
2- آگاهی در باره مسائلی از قبیل نحوه مدیریت، قوانین، آیین نامه ها، اهداف و سیاستها، نحوه برنامه ریزی وضعیت نیروها برای رؤسا ادارات ضروری می باشد. و این موارد از مهمترین مشکلات رؤسای ادارات در مسیر تحقق هدفهای سازمانی می باشد.
3- رؤسا مهارتهای لازم برای یک رئیس را عمدتا" مهارت در سخنوری، مهارت در قانع سازی و تفهیم، مهارت در برنامه ریزی و مهارتهای فنی، ارتباطی و ادراکی می دانند.
علاوه بر تحقیقات فوق در این پژوهش سه تحقیق دیگر در مورد رضایت شغلی معلمان بعنوان پیشینه مطرح شده است.
روش تحقیق:
تحقیق حاضر از نوع توصیفی-زمینه یابی می باشد که معمولا" در مطالعات ترتیبی بکار گرفته می شود.
جامعه آماری ، حجم نمونه و روش نمونه گیری:
جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمانی می شود که در سال تحصیلی 78- 77 به طور تمام وقت در مدارس ابتدایی استان به تدریس اشتغال دارند. تعداد این معلمان در مجموع 39407 نفر می باشند.
حجم نمونه: شامل 2000 نفر از معلمان مدارس ابتدایی می باشد که از مجموع 2300 پرسشنامه ارسالی 2015 پرسشنامه جمع آوری شده است.
روش نمونه گیری: خوشه ای چند مرحله ای و همچنین روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است.
نتایج تحقیق:
1- در سطح کل استان، در بخش نیازهای آموزشی-تربیتی توسعه دانش و مهارت در زمینه کاربرد وسایل آموزشی بعنوان اولین نیاز آموزشی معلمان مدارس ابتدایی مطرح شده است.
2- در بخش نیازهای آموزشی-تخصصی آشنایی بیشتر با روش تدریس هنر بعنوان اولین اولویت نیازهای آموزشی معلمان محسوب می شود.
3- در بخش نیازهای آموزشی-تربیتی، کاربرد کیتهای ریاضی و علوم، آشنایی با ویژگی های دانش آموزان، شیوه های حل مشکلات یادگیری، روشهای تهیه و تولید مواد آموزشی و شیوه های حل مشکلات رفتاری دانش آموزان به ترتیب اولویت دوم تا ششم مطرح شده اند.
4- در بخش نیازهای آموزشی-تخصصی، آشنایی با روش تدریس استاد، روش تدریس تربیت بدنی، روش تدریس قرآن، روش تدریس ریاضیات به ترتیب اولویت دوم تا ششم را تشکیل می دهند.
پیشنهادهای تحقیق:
1- طراحی دوره های آموزشی ضمن خدمت بر اساس رویکردمختلف آموزش ضمن خدمت کارکنان به منظور تقلیل سطح نیازهای آموزشی معلمان.
2- ایجاد دوره های آموزشی در قالب رویکردهای حضوری، نیمه حضوری، استان، منطقه ای
3- افزایش ساعات آموزش محتوی درس تکنولوژی آموزش و تدریس هنر در دوره های آموزش حین خدمت.
4- افزایش غنای محتوایی کتب دوره های تربیت معلم.
5- تهیه محتوای ویژه برای آموزش حین خدمت معلمان در زمینه های تربیتی.
6- تهیه دفترچه راهنمای آموزشی، برای کاربرد مواد و وسایل آموزشی مختلف که به نوعی در دوره ابتدایی کاربرد دارند.
7- توجه به نیازهای آموزشی معلمان به تناسب شدت نیاز اعلام شده و برنامه ریزی برای برطرف کردن این نیازها.
8- برگزاری نمایشگاههای دائمی از وسایل آموزشی و ترغیب معلمان به بازدید معلمان از این واحدها.
9- ایجاد هماهنگی بیشتر بین معلمان در سطح آموزشگاه و منطقه به منظور تعیین و کاربرد راهبردهای آموزشی.